Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایمنا»
2024-04-30@00:09:49 GMT

خدمت به سیدالشهداء(ع) بالاترین جایگاه است

تاریخ انتشار: ۱۳ مهر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۸۲۳۵۹۵

خدمت به سیدالشهداء(ع) بالاترین جایگاه است

نماینده ولی فقیه دراستان کرمانشاه: خدمت به دستگاه حضرت سیدالشهداء(ع) بلاترین جایگاه دنیای و آخرت است.

به گزارش خبرنگار ایمنا، امروز پنجشنبه _۱۳ مهرماه در آئین تجلیل از خادمان اربعین حسینی (ع) از خدمت به امام حسین به عنوان بالاترین ریاست یاد شد.

آیت الله مصطفی علما گفت: هر کس به سید الشهدا (ع) خدمت کند بالاترین ریاست را دارا می‌باشد، زیرا خدمت به سید الشهدا (ع) خدمت به اسلام و دین است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

وی افزود: هیچ پیامبر و امامی اربعین ندارد و این مخصوص سید الشهدا (ع) است، دستگاه امام حسین علیه السلام پر رونق ترین دستگاه است زیرا اسلام را حضرت رسول (ص) آورد بقای اسلام با سید الشهدا (ع) صورت گرفت.

امام جمعه کرمانشاه اظهار کرد: همچنان که انقلاب اسلامی با تاسوعا و عاشورا شکل گرفت و به برکت خون مطهر ۷۲ تن شهدای کربلا است که اسلام تا کنون پرقدرت و پابرجا مانده است، لذا همین باعث شده که اسلام زنده است و در جهان معرفی می‌شود.

وی در خصوص سابقه خوب کرمانشاهیان در خدمت به زائران اربعین تصریح کرد: از دیرباز کرمانشاه تکریم و تجلیل از زائران سید الشهدا (ع) می کرده و این سنت بزرگ معنوی سالیان سال در عملکرد گذشتگان ما باقی بوده است.

نماینده ولی فقیه در استان کرمانشاه در خصوص اهمیت خدمت به اسلام تأکید کرد: اسلام را باید نگه داشت زیرا گذشتگان ما اسلام را با همه وجود نگه داشتند و برای ما به یادگار گذاشتند. این استاد برجسته حوزه‌های علمیه یادآور شد: در برنامه‌های امام حسین علیه السلام خستگی معنی ندارد زیرا از حضرت زینب (س) و امام سجاد علیه السلام خسته‌تر نبود.

وی افزود: باید موکب ها مردمی باشند و هیچ وابستگی به دولت نداشته باشد و فرزندان خود را برای خادمی امام حسین علیه السلام آماده و تربیت کنیم.

کد خبر 693208

منبع: ایمنا

کلیدواژه: استان کرمانشاه کرمانشاه امام جمعه کرمانشاه آیت الله مصطفی علما کلانشهر کرمانشاه شهر شهروند کلانشهر مدیریت شهری کلانشهرهای جهان حقوق شهروندی نشاط اجتماعی فرهنگ شهروندی توسعه پایدار حکمرانی خوب اداره ارزان شهر شهرداری شهر خلاق علیه السلام سید الشهدا امام حسین

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.imna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایمنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۸۲۳۵۹۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

اگر مطهری و مبارزه او با تحجر ادامه داشت...

مرتضی مطهری یک شخصیت تمام نشدنی در گذر زمان است و تا امروز معادلی که جامعیت او را داشته باشد بر افکار عموم و خصوص رخ نکشیده!

من اولین بار نامش را از پدرم شنیدم که با او از سالهای درسهای فقه واصول امام خمینی آشنا بود و در دهه چهل متواضعانه گاه بیگاهی درتهران پای سخنرانی آن بزرگوار حاضر میشد و به یاد دارم مرا که در سن کودکی بودم به سالن سخنرانی او بُرد تا حضرت مطهری را ببینم.

ارتباط مرموزی بین من و استاد مطهری ایجاد شده بود تا سال ۶۰ که با کتاب داستان و راستان او آشنا شدم و در سال های بعد در حد توان ناچیز فکری خود با دیگر آثار استاد شهید آشنا شدم و یک به یک نوشته هایش را غذای مغز و روح خویش نمودم و این سفره فکری و اطعام معرفتی تا امروز ادامه داشته و دارد و خلاصه؛ "با مطهری زندگی میکنم" و حاضر به جایگزین کردن دیگری و دیگران بجای او نیستم چون تا کنون جایگزینی برای مطهری -خداراشاهدمیگیرم- که پیدا نکرده ام!

مطهری که من شناختم با توجه در آمیختگی بیش از سی ساله افکارم با آثارش، کلید شخصیتش؛ در "فهم عمیق او از دین ، و درک درست جامعه ، و عرضه خوبِ یافته هایش" است.

توضیح این ادعا چنین است؛

۱ - شهید استاد مطهری یک شخصیتِ جامعِ علمی بودکه دگراندیشان را تحمل میکرد. او گذشته از اینکه یک فیلسوف بود و فلسفه را هضم کرده بود، در فقه یک فقیه بود، و مهمتر ؛ با آثار نویسندگان دنیای خود ، حتا با دگر اندیشان آشنا بود ودر مواجه با نام یک نویسنده غربی و یا دگراندیش حیرت زده نمیشد.

این جمله شگفت آور که هیچ گاه عملی نشد ، از اوست؛ " می‌باید دانشکده الهیات به هر قیمتی شده فردی مارکسییسم رادر این دانشکده دعوت کندتامسائل مارکسیسم را تدریس کند. بعد ما هم می‌آئیم و حرف‌هایمان ‌را می‌زنیم. هیچ کس هم مجبور نیست‌ منطق ما را بپذیرد."

و میگفت: "من به جوانان و طرفداران اسلام هشدار میدهم که خیال نکنند راه حفظ معتقدات اسلامی، جلوگیری از ابراز عقیده دیگران است. از اسلام فقط با یک نیرو می شود پاسداری کرد و آن علم است وآزادی دادن به افکار مخالف و مواجهه روشن و صریح با آنها."

۲ - آیت الله مطهری به عمقِ "دین" سفرِ علمی کرد. عمقِ دین بمعنای فهم و اجتهاد در فقه نیست .

اجازه دهید سخنی از استادبزرگوارم آیت الله وحید خراسانی که در درس داشتند تقدیم کنم که فرمودند: "تفقه در دین ؛ متفاوت از تفقه در ابواب فقه، طهارت تا دیات است ، این یک قسمت از دین است نه تمام دین؛ بعض الشیء لیس بالشیء»

در مورد "فقه مطهری" دامنه سخن وسیع است. خلاصه آن این است که او میگفت : "تمام مطالب دو جلد کفایه الاصول را در مشت دارم" ، و در درسهای عمومی آیت الله بروجردی و درسهای خصوصی امام خمینی توانست به رتبه بالای "اجتهاد" برسد و فقیه شود،  ولی نه یک فقیه متعارف مانند دیگران که حداکثر یک حاشیه بر "عروةالوثقی" و یا "مکاسب شیخ انصاری" اضافه کند، بلکه وی فقیهی بود که باید تفقه او درچگونه باز کردنِ گره های کور را از زندگی فردی و اجتماعی مسلمین دیدکه درآثارش مانند؛ کتاب "حجاب" و نیز "نظام حقوق زن" و یا "اسلام و مقتضیات زمان" رصد کرد. او از خاستگاه فقه سنتی با بازاندیشانه، پیوند بین نص و زندگی را رقم زد.

۳ - استادمطهری از تحجر فاصله داشت.

اوتوانست بااین روش درست مراجعه به متون اصیل دینی وعدم دخالت حب و بغض ها، از تحجر و دگم اندیشی وسنت گرایی های نامعقول دور شود.

آقای مطهری بر بافت فرسوده؛ بنایِ فقه و فلسفه و تفسیر بنا نکرد. استاد عزیز آیت الله جوادی در درس میفرمود: "در تمام رشته ‌ها ما تا نقشه جامع علم آن رشته را نداشته باشیم، هر فتوایی که در درون آن بدهیم به صورت بافت فرسوده است؛ مثل کسی که شهر را بخواهد اداره کند، تا نقشه جامع شهر را نداشته باشد، هرگونه ساخت و سازی داشته باشد طولی نمی‌کشد که بافت فرسوده می‌شود." مطهری نقشه جامع "شهرعلم" را داشت.

مطهری عزیز، در حد میسور بین علم و دین را آشتی میداد و عامل همبستگی عالمان و دانشمندان بود. علوم انسانی و تجربی را احترام میگذاشت همانطور که علوم اسلامی را ارج مینهاد تاجاییکه واجب علی کل مسلم  را به تمام علوم بشری سرایت میداد ودر عین اینکه به آداب و فرهنگ و دانش خودی باور داشت، اما هیچ گاه این باور باعث تمسخر و یا بی اعتنایی به ره آور غرب نمیشد. اوهیچ گاه شبهه وشبهه دار را رمیِ به بی دینی نمیکرد و هیچ گاه در مثل تریبون دینی نمازجمعه آنان راتهدید به ارهاب -ترور- نمیکرد.

امروز؛ مادربرابر دوگانگی سازی بین دین و هرچیزی که نیاز بشر است قرار گرفته ایم! مانند علم ویا فلسفه ویا بهداشت ویا تکنولوژی ودانش درغرب .. و نیزازسوی دیگر مواجه با تغییر در مفاهیم بدیهی مانند؛عدالت،عصمت،قدرت و.. هستیم‌!

بگمانم؛اگر مطهری ومبارزه اوباتحجر ادامه داشت، شرائط متفاوتی داشتیم.

۴ - آیت الله مطهری از محو شدنِ در شخصیتها بر حذر  بود و شخصیت پرست نبود. او نه وابسته به فرد، و نه وابسته به هیچ تشکیلات سیاسی و غیر سیاسی بود. او درعین اینکه به امام خمینی عشق داشت و از بردن نام او اشک می ریخت و وابسته عاطفی و تحصیلی به او بود اما وابسته فکری نبود که سرسپرده باشد، مطهری نه تنها خود اهل دست بوسی و پا بوسی نبود ، بلکه ؛ بسی پهلوانانه بر سرسپردگی ، چاکری ، تعصب و اطاعت بی چون و چرا  ، چنان تیغ نقد میکشید که آه از دل مریدبازان به آسمان بلند می شد.

او در نقدِ عالمانه ی دو بخش کوشا بود ، یعنی ؛ نقد "ارباب قدرت"  و نقد "ارباب دیانت".

استاد شهید مطهری چه زیبا گفت: "مقام حکومت، ملازم با مقام قدسی نیست و هر مقام غیرمعصومی که در وضع غیرقابل انتقاد قرار گیرد، هم برای خودش خطر است و هم برای اسلام، من مانند عوام فکر نمی‌کنم که هر که در طبقه مراجع قرار گرفت مورد عنایت خاص امام زمان است و مصون از خطا و گناه و فسق است."

۵ - استاد مطهری در پیدایش انقلاب بهمراه همراه امام خمینی نقش موثر یک مجاهد و نیز یک ایدئولوگ را داشت ، اما این ، باعث نمیشد که چشم بر حقائق و یا نارسائی ها و یا حقوق مردم ببند و مدافه جریان حاکمیت باشد.

او چنین میگفت :

"این انقلاب به شرطی در آینده محفوظ خواهد ماند و به شرطی تداوم پیدا خواهد کرد، که قطعاً مسیر عدالت خواهی را برای همیشه ادامه بدهد. یعنی دولت‌های آینده واقعاً و کلاً در مسیر عدالت اسلامی گام بردارند، برای پر کردن شکاف‌های طبقاتی اقدام کنند. تبعیض‌ها را واقعاً از میان بردارند .. من تأکید می‌کنم اگر انقلاب ما در مسیر برقراری عدالت اجتماعی به پیش نرود، مطمئناً به نتیجه نخواهد رسید و این خطر هست که انقلاب دیگری با ماهیت دیگری جای آن را بگیرد."

استاد مطهری دم از معنویت بدون عدالت نمیزد چون بر این اندیشه بود که ؛ "نبود عدالت در جامعه؛ پایه معنویت را متزلزل خواهد کرد و چون باعث محرومیت‌ میشود ، محرومیت عامل ایجاد عقده‌های روانی است و عقده‌های روانی تولید انفجار خواهد کرد!"

شهید مطهری برای حق به هرگونه رفتار ناروایی که با متن دین و حقوق مردم در تضاد بود را ممنوع میدانست ، چون بر این باور بود: «برای حق باید از حق استفاده کرد و اگر من بدانم که با یک دروغ، امشب همه گناهکارانِ شما توبه میکنند و نمازِ شب خوان میشوند، اسلام به من اجازه چنین کار [دروغی] را نمیدهد.»

بعد از ملاحظه مطالب پنج گانه تقدیم شده ، آیا به نظر شما "مطهریِ امام خمینی" تکرار شد؟

 

دیگر خبرها

  • تقویم نجومی امروز سه‌شنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۳ / تقویم همسران امروز سه‌شنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
  • اگر مطهری و مبارزه او با تحجر ادامه داشت...
  • مطهری امام
  • اجرای ۳۵۰ برنامه توسط آستان قدس رضوی در ایام دهه کرامت
  • پاسداران خود را در راه امنیت مردم فدا می‌کنند
  • تاریخ شهادت امام جعفر صادق(ع) ۱۴۰۳ + زندگینامه و احادیث
  • سیاسی‌بازی در شوراها مانع خدمت‌رسانی می‌شود
  • برپایی بیش از ۸ هزار محفل شیرخوارگان حسینی در ایران و کشور‌های جهان
  • جشن بزرگ «خدا قوت کارگر» در ورزشگاه امام رضا علیه السلام برگزار می‌شود
  • کتاب «رازهای زیارت اربعین» روانه بازار نشر شد